کد مطلب:95306 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:152

خطری که غنائم بوجود آورد











این یك امر تصادفی نیست، مربوط است به سلسله خطرات عظیمی كه در عصر علی علیه السلام یعنی در دوران خلافت خلفاء خصوصا دوره خلافت عثمان كه منتهی به دوره خلافت خود ایشان شد، متوجه جهان اسلام از ناحیه نقل و انتقالات مال و ثروت گردیده بود.

علی علیه السلام این خطرات را لمس می كرد و با آنها مبارزه می كرد، مبارزه ای عملی در زمان خلافت خودش كه بالأخره جانش را روی آن گذاشت، و مبارزه ای منطقی و بیانی كه در خطبه ها و نامه ها و سایر كلماتش منعكس است.

فتوحات بزرگی نصیب مسلمانان گشت. این فتوحات مال و ثروت فراوانی را به جهان اسلام سرازیر كرد، ثروتی كه به جای اینكه به مصارف عموم برسد و عادلانه تقسیم شود، غالبا در اختیار افراد و شخصیتها قرار گرفت. مخصوصا در زمان عثمان این جریان فوق العاده قوت گرفت؛ افرادی كه تا چند سال پیش فاقد هر گونه ثروت و سرمایه ای بودند دارای ثروت بی حساب شدند. اینجا بود كه دنیا كار خود را كرد و اخلاق امت اسلام به انحطاط گرایید.

فریادهای علی در آن عصر خطاب به امت اسلام، به دنبال احساس این خطر عظیم اجتماعی بود.

مسعودی در ذیل «احوال عثمان» می نویسد:

[صفحه 271]

«عثمان فوق العاده كریم و بخشنده بود (البته از بیت المال!). كارمندان دولت و بسیاری از مردم دیگر راه او را پیش گرفتند. او را برای اولین بار در میان خلفا خانه خویش را با سنگ و آهك بالا برد و درهایش را از چوب ساج و عرعر ساخت و اموال و باغات و چشمه هایی در مدینه اندوخته كرد، وقتی كه مرد در نزد صندوقدارش صدو پنجاه هزار دینار و یك میلیون درهم پول نقد بود. قیمت املاكش در وادی القری و حنین و جاهای دیگر، بالغ بر صد هزار دینار می شد. اسب و شتر فراوانی از او باقی ماند».

آنگاه می نویسد:

«در عصر عثمان جماعتی از یارانش مانند خودش ثروتها اندوختند: زبیر بن العوام خانه ای در بصره بنا كرد كه اكنون در سال 332 (زمان خود مسعودی است) هنوز باقی است، و معروف است خانه هایی در مصر، كوفه و اسكندریه بنا كرد. ثروت زبیر بعد از وفات پنجاه هزار دینار پول نقد و هزار اسب و هزارها چیز دیگر بود. خانه ای كه طلحة بن عبدالله در كوفه با گچ و آجر و ساج ساخت هنوز (در زمان مسعودی) باقی است و به دارالطلحتین معروف است. عایدات روزانه طلحه از املاكش در عراق هزار دینار بود. در سر طویله او هزار اسب بسته بود. پس از مردنش

[صفحه 272]

یك سی و دوم ثروتش هشتاد و چهار هزار دینار برآورد شد.»

مسعودی نظیر همین ثروتها را برای زید بن ثابت و یعلی بن امیه و بعضی دیگر می نویسد.

بدیهی است كه ثروتهای بدین كلانی از زمین نمی جوشد و از آسمان هم نمی ریزد؛ تا در كنار چنین ثروتهایی فقرهای موحشی نباشد، چنین ثروتها فراهم نمی شود. اینست كه علی علیه السلام در خطبه 129 پس از آنكه مردم را از دنیاپرستی تحذیر می دهد می فرماید:

«و قد اصبحتم فی زمن لا یزداد الخیر فیه الا ادبارا، و لا الشر الا اقبالا و لا الشیطان فی هلاك الناس الا طمعا. فهذا اوان قویت عدته و عمت مكیدته و امكنت فریسته. اضرب بطرفك حیث شئت من الناس فهل تبصر الا فقیرا یكابد فقرا او غنیا بدل نعمة الله كفرا او بخیلا اتخذ البخل بحق الله دفرا او متمردا كان باذنه عن سمع المواعظ و قرا؟ این خیاركم و صلحاؤكم و این احراركم و سمحاؤكم؟ و این المتورعون فی مكاسبهم و المتنزهون فی مذاهبهم؟

همانا در زمانی هستید كه خیر دائما واپس می رود، و شر همی به پیش می آید، و شیطان هر لحظه بیشتر به شما طمع می بندد. اكنون زمانی است كه تجهیزات شیطان (وسائل غرور شیطانی) نیرو گرفته و فریب شیطان در همه جا گسترده شده و شكارش آماده است. نظر كن، هر جا

[صفحه 273]

می خواهی از زندگی مردم را تماشا كن؛ آیا جز این است كه یا نیازمندی می بینی كه با فقر خود دست و پنجه نرم می كند و یا توانگری كافر نعمت یا ممسكی كه امساك حق خدا را وسیله ثروت اندوزی قرار داده است، و یا سركشی كه گوشش به اندرز بدهكار نیست؟ كجایند نیكان و شایستگان شما؟ كجایند پارسایان شما در كار و كسب؟ كجایند پرهیزكاران شما؟...


صفحه 271، 272، 273.